آریسا کوچولو هم به جمع گوشواره دارها پیوست
امروز رفتیم گوش آریسا کوچولو رو سوراخ کردیم پیش همون دکتری که گوش نیایش و مامان نیایشو سوراخ کرد.شنیدم این دکتر خانوادگیمون کسالت داره که انشالله شفا پیداکنن.
امروز یاد روزی افتادم که گوش تو رو سوراخ کرده بودیم .یه هفته قبل از عروسی دایی جون که شما 6ماهه بودی و بابا جون و مامان جونم با ما اومده بودن و اقای دکتر یه جفت گوشواره به رنگ ابی اسمونی بهت داده بود که به رنگ چشات هم می اومد.بابا جونی از همه ی لحظه هاش فیلم گرفته که برات یادگاری بمونه...
تازه امروز باخودم بردمت باشگاه،کلی حواس همه رو پرت کردی.تا یه کم میرقصیدی همه برمیگشتن سمتتو جیغ میزدن.ازت عکس گرفتن بوست دادن نازت دادن. و همه گفتن شبیه منی...تازشم اونایی که قبلا تو رو ندیده بودن تا تورو با من دیدن گفتن این بچه ی توئهتو مگه متاهلی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلیی خوب موندی...
چی بگمممم...چه خوبه که قلب آدما دیدنی نیس وگرنه همه منو 50 ساله میدیدن...
خدا رو شکر به خاطر تو ،به خاطر خونوادمون و به خاطر امیدهایی که داره بهمون چشمک میزنه