هر روز فهمیده تر میشی
سلام
مامانی خیلی داری فهمیده میشی این روزا. هر روز بیشتر از دیروز میفهمیمثلا:
وقتی میخوای کارای خطرناک کنی اول زیر چشمی ما رو نگاه میکنی و....
وقتی میخوای ناز کنی به آخر حرفات "ای" اضافه میکنی،مثلا:مامانییی ،باباییییی
تازه داری فرق مامان جونی و بابا جونی رو با مامان و بابا میفهمی و اونا رو صدا میکنی مامانیا و بابانیا،نمیدونم چرا این کلمه ها رو انتخاب کردی
وقتی مامانی شعر میخونه یا قران میخونه تو هم به زبون خودت یه سری کلمه هارو با اهنگ زمزمه میکنی
شعر معروفت که وقتی خیلی خوشحالی میخونی :"گیلداااا گیلداااا"
وقتی ما رو کار داری با دس نشون میدی بیا بیا
وابستگیهات به منم که روز به روز داره بیشتر میشه و منو نگران کرده از خواب که پا میشی اگه پیشت نباشم گریه میکنی یا توی خونه اگه جلو چشت نباشم همش صدام میزنی تا از بودنم مطمعن شی ،دسشویی رفتنم که مصیبته، پشت در همش گریه میکنی. دیگه باشگاهم با هزار جور کلک و بازی میرم که فک کنم از همین ورزش کردنم که سلامتی الانمو مدیونشم کم کم دورم کنی. وااای نه مامانی وابستگی خیلی بده ولی شاید توی سن شما طبیعی باشه. به هر حال من باید از شما یه دختر مستقل بار بیارم تا در آینده بتونی از پس زندگیت بر بیای و به جای اینکه به ما تکیه کنی خودت بتونی تکیه گاه محکمی برای اطرافیانت باشی.
دوستت دارم عزیزم تو افتخار مادر خانومی و آقای پدرتی