، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

"نیایش، لحظه ی ناب وصال"

وقتی مامانی بوف شد...

1391/11/19 14:47
نویسنده : مامان نسی
817 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز از بس توی درست کردن غذا عجله کردم که هردوتا دسم سوخت. اونوقت رفتم روش خمیر دندون زدم تا دردش اروم شه و اون موقع بود که شما دسمو دیدی و کلی ناراحتی کردی.هی دس مامانی رو نازی کردی هی بوسم دادی و  همش جای سوختگی رو نگاه میکردی و نغ نغ میکردی.مرسی که از الان غمخوار مامانی عزیز دلم.اخه یه ماه پیش یکی از انگشتای شمام سوخت(انگشت وسط دست راست)البته شما خیلی با احتیاطی و هر وقت نزدیک بخاری میری میگی بوف ولی اون شب خیلی شیطنت میکردی تا اینکه هین بازی دستت یه دفعه خورد به شیشه ی بخاری. حتی تاولم زد که خانوم جوادی هربار میرفتیم خونشون برگ بهمون می داد ومن روزی چندبار برات می مالیدم روی زخمت و حالام جاش خیلی خوب شده،فقط یه کمی قرمزه.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)