، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

"نیایش، لحظه ی ناب وصال"

واکسن 18 ماهگی

1391/11/19 14:49
نویسنده : مامان نسی
889 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی

واکسن 18 ماهگیت خدا رو شکر سبک بود.البته یه کمی اذیت شدی...

روز 4شنبه رفتیم درمونگاه و خانوم دکتر مهربون اول قد و وزنت رو گرفت و گفت همه چی خوبه.بعد بهت قطره فلج اطفال داد بعد یه امپول به دستت زد و بعدا پاهات...گریه کردی ولی نه زیاد بیچاره باباجونی هم با ما بود و دستاتو نگه داشت.وقتی اومدیم خونه خواستم بهت استامینفون بدم که تو همشو بالا اوردی ولی هر جور شده چند قطره بهت دادم.اون لحظه یاد پارسال که اسهال استفراغ گرفته بودی افتادم که تک و تنها بودم و بعد بابات اومد و رفتیم این دکتر اون دکتر وبعدشم که بستری شدی و پرستارا نمیتونستن رگتو پیدا کنن یا اون لحظه ای که لخت توی تخت بودی و هر کسی که اونجا بود فک میکردی پرستاران و میخوان امپولت بزنن میلرزیدی گریه میکردی و محکم بغلم میکردی تا اینکه همونجوری خوابت برد.وقتی بیدار شدی اینقد شارژ شده بودی که روی تخت میپریدی.بگذریم وقتی چند ساعتی از واکسن زدنت گذشت دیگه به سختی راه میرفتی.تا چند روز میشلیدی خندهعزیز دلم.شکر خدا الان دیگه خوب خوب شدی.

این روزا همش مهمونی بودیم یا مهمون داشتیم.امشب عمه ایران اینجا بود و شوهرعمه همش سیبیلشو بهت نشون میداد و تو میگفتی نه نه،اخه از سیبیل بدت میادکلافه

فعلا بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)